۷ راه برای اینکه کوچهای مدیران، اعتمادبهنفس مراجعینشان را تقویت کنند.
با الهام از مقاله: دانلی توش
وقتی کسی به یک جایگاه بالاتر میرسد و عنوان رهبر را میگیرد همه فکر میکنند او باید بهتر از بقیه ما عمل کند و با اعتمادبهنفس تر باشد. از نظر ما یک شخص با اعتمادبهنفس اشتباه نمیگوید یا انجام نمیدهد، با شرایط دشوار بهخوبی برخورد میکند و افراد مشکل را بهخوبی رهبری میکند. به نظر میرسد رهبری و اعتمادبهنفس دست در دست هم هستند. درست است؟
نه دقیقاً. در حقیقت خلاف این صادق است. هرچه بیشتر ارتقا شغلی در کارمان به دست بیاوریم بیشتر احتمال دارد که به تواناییهایمان شک کنیم و به دنبال منابع بیرونی بگردیم تا تواناییهایمان را گسترش دهیم.
در این مقاله میخواهیم ۷ ابزار کوچینگ برای کمک به افزایش اعتمادبهنفس مراجعینتان را بررسی کنیم. از این ۷ ابزار در مورد هر مراجعی میتوانید استفاده کنید گرچه در این مقاله منظور ما فقط مدیران هستند.
وقتی مراجعی را برای رشد کسبوکارش کوچ میکنید ضروری است که نظر و باورش نسبت به اعتمادبهنفس شخصیاش را نیز بررسی کنید. وقتی تمرکز کوچینگ روی توسعه مهارتهایی خاص برای رهبری است، باور مراجع در مورد خودش و توانایی رهبریاش میتواند برخلاف هدف جلسه حرکت کند و پروسه کوچینگ را به تأخیر بیندازد. علاوه بر این توانایی مراجع شما در ایجاد تیمهای قوی و رهبری قدرتمند کسبوکار تحت تأثیر باورهای غلطش در مورد اینکه چطور رهبری است قرار میگیرد و ضعیف میشود.
خبر خوب اینکه کوچها بهطور خاص این توانایی را دارند تا به مراجعینشان کمک کنند این باورهای غلط را بشکنند و ما ابزارهایی در کوچینگ داریم که به رهبران کمک میکند اعتمادبهنفسشان را افزایش دهند؛ اما اول اجازه دهید در مورد افسانههای موجود درباره اعتمادبهنفس صحبت کنیم و ببینیم نظر تحقیقات در این مورد چیست؟
۲ افسانه برجسته در مورد اعتمادبهنفس وجود دارد:
۱- اعتمادبهنفس ذاتی است.
۲- تا زمانی که آن را داشته باشید میتوانید آن را جعل کنید.
۱- اعتمادبهنفس ذاتی است
یکی از بزرگترین مشکلات مردم با اعتمادبهنفس این است که باور دارند اعتمادبهنفس ذاتی است. تحقیقات اخیر نشان داده است که حتی آنهایی که خیلی با اعتمادبهنفس به نظر میرسند و در پستهای بالا با مسئولیتپذیری زیاد فعالیت میکنند، هم گاهی دچار تزلزل و لرزش میشوند.
اعتمادبهنفس با انجام دادن و سپس یادگرفتن افزایش پیدا میکند.
در کتاب رمز اعتمادبهنفس، نویسندگان کتی کای و کلیر شیپمن با دانشمندان علم عصبشناسی و روانشناسان محققی که در مورد ابعاد اعتمادبهنفس و رفتار انسانی تحقیق میکنند صحبت کردند. کسانی که یافتهاند اعتمادبهنفس به آنچه ما بدان معتقد هستیم و انجامش میدهیم ربط دارد.
شما باید باور داشته باشید که ظرفیت موفق شدن را دارید، باید اقدام کنید، مشتاق باشید که از اشتباهاتتان درس بگیرید و آنها را بهعنوان گامهایی برای موفقیت در نظر بگیرید و در آخر شما باید همانطور که از شکستهایتان میآموزید از طریق تمرین و تجربه استاد شوید.
افرادی که به نظر میرسد کمبود اعتمادبهنفس دارند به کمبود اثربخشی خود اعتقاد دارند. آنها معتقدند ظرفیت این را ندارند که در چالشها وارد شوند و از شکستها بیاموزند بنابراین از چالشها دوری میکنند، مسیرهای آسانتر را انتخاب میکنند و روی نتایج منفی متمرکز میشوند.
۲- تا زمانی که آن را داشته باشید میتوانید آن را جعل کنید.
بین اعتقاد داشتن به خودتان و اعتمادبهنفس جعلی تفاوت وجود دارد. کسانی که آن را جعل میکنند تا زمانی که واقعاً آن را به دست بیاورند درواقع دارند علیه خودشان کار میکنند. وقتی احساس عدم اثرگذاری دارید، احساس عدم یکپارچگی وجود نیز دارید و اینها احساس شک به خودتان را بیشتر میکند. وقتی بهطور مداوم به خودتان شک میکنید تواناییتان برای اثرگذاری و تصمیمات مؤثر گرفتن را خراب میکنید. اما وقتی تظاهر میکنید با اعتمادبهنفس هستید، عملاً در حال دروغ گفتن به خودتان هستید و این میتواند بیشتر و بیشتر اعتمادبهنفس شما را ضعیف کند.
در اینجا ۷ ابزار و تکنیک آورده شده است که به شما بهعنوان کوچ کمک میکند اعتمادبهنفس را در رهبران و مدیران افزایش دهید.
۱- کشف کنید در نظر مراجع شما، یک رهبر با اعتمادبهنفس چگونه است؟
بهعنوان یک کوچ کشف کنید که وقتی مراجعتان از رهبری با اعتمادبهنفس حرف میزند منظورش چیست و سپس سعی کنید تفاوت بین آنها و خود مراجع را از بین ببرید.
کنجکاو باشید که:
۱- باورهای مراجعتان در این مورد از کجا آمده است؟
۲- وقتی مراجع از این موضوع صحبت میکند چگونه است؟
۳- چه مانعی وجود دارد که این باور را نسبت به خودشان ندارند و نتوانستهاند اعتمادبهنفس لازم یک رهبر را بسازند؟
۴- چطور میتوانند شبیه رهبری باشند که از آن صحبت میکنند؟
لیست زیر به شما کمک میکند بدانید اعتمادبهنفس چیست و چه چیزی نیست تا بتوانید آن را تشخیص دهید:
اعتمادبهنفس چیست؟
• ابراز وجود
• گوش دادن
• ایجاد ساختار و مرزها
• صحبت کردن بیشتر، صریح و صادق بودن
• اعتقاد به خود و به توانایی خود برای استاد شدن در چیزی
• اقدام کردن – باوجود شکی که دارم، سعی میکنم با این چالش روبهرو شوم
• تصمیمگیری کارآمد
• احساس راحتی
• داشتن اشتیاق برای چالش
• اجازه ندان به مشکل برای متوقف کردن ما
اعتمادبهنفس چه چیزی نیست؟
• پرخاشگری بودن، اعمال فشار به دیگران
• خودخواهی، پرسروصدا بودن، صحبت کردن در مورد دیگران
• مدارا
• دوستداشتنی و مهربان بودن
• آرزو داشتن بدون عمل کردن
• دودلی
قدرت باور:
بر اساس گفته پروفسور ریچارد پتی Richard Petty، روانشناس دانشگاه اوهایو، وقتی ما اعتمادبهنفس داریم افکارمان در مورد توانایی انجام کارها را به قضاوت تبدیل میکنیم سپس این قضاوتها را به اقدامات تبدیل میکنیم.
وقتی اعتمادبهنفس داریم افکار و قضاوتهایمان مثبت و حمایتی هستند؛ اما وقتی اعتمادبهنفس نداریم آن افکار و قضاوتها در مورد تواناییهای خودمان ما را عقب نگه میدارند.
بنابراین اعتمادبهنفس واقعاً در مورد انتخاب افکار بهتر در مورد خودمان است- به خودتان بگویید “من توانمندم” و “اگر این را امتحان کنم شاید شکست بخورم اما از آن یاد میگیرم و از شکستهایم میآموزم.”
به هر چیزی توجه کنید گسترش پیدا میکند:
اکثر مراجعین ما بسیار توانمند هستند. تنها چیزی که آنها را عقب نگهداشته است اعتقاداتش است از اینکه توانمند نیستند. دکتر Zachary Estes از دانشگاه میلان متوجه شده است که مردم دوست دارند در چیزی استاد شوند – حتی اگر توانایی آن را نداشته باشند؛ و اگر هنگامیکه مشغول گفتگو با خودشان باشند پیام مثبتی در مورد توانمندی خودشان بگویند بهتر عمل میکنند.
تحقیقات نشان میدهد که زنان بیشتر در مورد خودشان و توانمندیهایشان شک میکنند بنابراین مهم است که بهعنوان یک کوچ به آنها کمک کنید تا با این افکار روبهرو شوند و ظرفیت خود را بشناسند.
دکتر Sarah Shomstein عصبشناس در دانشگاه جورج واشنگتن میگوید تحقیقات ثابت کردهاند وقتی توجه خودتان را روی چیزی متمرکز میکنید آن چیز گسترش پیدا میکند. در حقیقت تمرکز روی چیزی بیشتر به شما کمک میکند در جهت آن اقدام کنید.
بنابراین به مراجعینتان کمک کنید تمرکزشان را روی توانمندیها و نقاط قوت خودشان حفظ کنند تا بتوانند با چالشها روبهرو شوند.
شاید این مقاله هم برای شما جالب باشد: غلبه بر یکی از سختترین چالشهای مدیران کوچ
۲- مشخص کردن ارزشها
ارزشها پایه و اساس اعتمادبهنفس هستند. هنگامی که کوچ یک مراجع جدید را شروع میکنید از ارزشها شروع کنید. کوچها ابزار زیادی برای مشخص کردن ارزشهای مراجعین دارند. به مراجع کمک کنید ارزشهایش را مشخص کند و آنها را در رهبری هر روزه خود اعمال کند و از آنها بهعنوان راهی قدرتمند برای رویارویی با شکستها و چالشها استفاده کنند.
تحقیقات در مورد اعتمادبهنفس و رهبری بهوضوح نشان میدهد که عمل کردن کلید ایجاد اعتمادبهنفس است. وقتی مراجعتان احساس میکند که بهطور صحیحی ارزشهایش را کشف کرده است در مورد تواناییها و ظرفیتش احساس مثبت بیشتر و شک کمتری پیدا میکند.
۳- با موانع درونی مراجع کار کنید.
• ببینید کجا موانع درونی مراجع خودشان را نشان میدهند و او به چه چیزی باور دارد.
• سپس کمک کنید که مراجعتان بهجای مانع درونی به صدای فرزانه درونش وصل شود.
• پیشنهاد میکنیم کتاب شیرزاد چمین به نام هوش مثبت را حتماً بخوانید.
۴- به مراجعتان کمک کنید اقداماتی را تعریف کند.
با کار کردن روی خودآگاهی به مراجعتان کمک کنید که اقداماتی را بهویژه در مورد موقعیتهایی که آنها را چالشبرانگیز میداند مشخص کند.
• در این شرایط چالشبرانگیز مراجع چه احساسی دارد؟
• چگونه واکنش نشان میدهد؟
• اعتقادات ریشهایاش در این موقعیت چیست؟
• مراجع چطور برخلاف ارزشهایش در این موقعیت رفتار میکند؟
• دیدگاههای دیگری که میتواند استفاده کند چیست؟
۵- افکار منفی را شناسایی کنید و آنها را تغییر دهید.
با همکاری خودشان تکالیفی را طراحی کنید که به مراجعتان کمک کند در طول زندگی روزانهاش افکار منفی را شناسایی کند و آنها را تغییر جهت دهد.
سؤالاتی مثلاینکه این فکر چه زمانی سراغ شما آمد؟ در حال انجام چهکاری بودی؟ در آن موقع به خودت چه میگفتی؟ چطور میتوانی این فکر را در همان لحظه تغییر دهی؟
سپس با نظرات آنها گوش دهید و کمک کنید به منابع درونی متصل شوند که دارند. با خودشان در خلال این تفکر مهربانتر باشند و ضعفها و ناتوانیهای خودشان را بپذیرند. سپس کمک کنید چهارچوب فکریشان را تغییر دهند.
۶- به مراجعتان کمک کنید مجموعهای از سؤالات را طراحی کند که در شرایط دشوار بتواند از آنها کمک بگیرد.
به مراجع کمک کنید مجموعهای از سؤالات را طراحی کند که در هنگام مواجه با شرایط چالشبرانگیز بتواند از آنها استفاده کند. سؤالات راهنمایی کننده یک ساختار مفید برای افزایش کارایی در تصمیمگیریهای دشوار هستند. این ساختار میتواند بر پایه ارزشها باشد و شامل سؤالاتی باشد که در شخص احساس امنیت ایجاد کند، وی بتواند به تمام زوایا نگاه کند و قضاوت در مورد خود را بر اساس ارزشها، چشمانداز، اهداف سازمان و تیم، عوامل محیطی، ورودیها و بینشهای درست انجام دهد.
سؤالاتی مثل:
• چه ارزشی از من در این موقعیت زیر سؤال رفته است؟
• این موقعیت خاص چه چیزی به من میگوید؟
• چطور خود توانمندم در این موقعیت نیستم؟
• اگر بخواهم گفتگوی درونیام را تغییر دهم به خودم باید چه بگویم؟
• چه ارزشهایی دارم که در این موقعیت میتوانم بهخوبی از آنها استفاده کنم؟
• قبلاً در مواجه با چنین شرایطی چهکار موفقیتآمیزی کردهام؟
• اگر یک انسان با اعتمادبهنفس قوی بودم در این موقعیت چه میکردم؟
۷- عمل جسورانه انجام دهند.
اقدام آموزنده- از مراجع حمایت کنید تا اقدامی را طراحی کند که چالشبرانگیز و همزمان آموزنده هم باشد. برای اینکه حمایتتان را نشان دهید سؤالاتی بپرسید که یادگیری از شکست و موفقیت را بعد از انجام این اقدام عمیقتر کند. اعتمادبهنفس مثل یک عضله است و از طریق عمل کردن قویتر میشود.
در پایان:
اینها فقط تعدادی از ابزارهایی است که هر کوچ میتواند برای ایجاد اعتمادبهنفس در دیگران استفاده کند. اعتمادبهنفس از طریق عمل کردن، تغییر الگوهای فکری و نوع صحبت با خود، یادگیری از شکستها و اجتناب از نشخوار ذهنی منفیها به دست میآید.
میخواهم شما را با یک سؤال تنها بگذارم:
چه چیزی با همراهی مراجع خود میتوانید طراحی کنید که عضله اعتمادبهنفس وی را تقویت کند؟
ثبت ديدگاه