۵ کلمه مهم در روابط بین مدیر و کارمند وجود دارد «من به تو اعتماد دارم»

پایه‌های قوی اعتماد برای هر نوع رابطه‌ای ضروری است. اعتماد مهم‌ترین و بزرگ‌ترین قطعه ساختنی یک تیم، یک ازدواج، یک دوستی و یک رابطه بین مدیر و کارمند است.
بدون اعتماد، ارتباطات، کوچینگ، دل‌بستگی و توانایی مدیریت تغییر از بین می‌روند. بهره‌وری دچار مشکل می‌شود و باارزش‌ترین کارمندان شما به فکر ترک کردن سازمان می‌افتند. اگر احساس می‌کنید اعتماد بین شما و کارمندانتان کم شده است این نکات به شما کمک می‌کند تا این اعتماد را دوباره بسازید:

۱- این کلمات را به خاطر بسپارید:

رهبران بزرگ باید مطابق با گفته‌های خودشان رفتار می‌کنند. این کلمات به شما یادآوری می‌کند که به تعهدی که دادید پایند باشید و اگر نمی‌توانید بیشتر از این تعهد ندید. مدیران پرمشغله البته با نیت خوب قول‌های زیادی می‌دهند. بااین‌حال اگر به قول‌هایی که می‌دهید عمل نکنید به‌شدت به پایه‌های اعتماد آسیب می‌رسانید.

۲- حفظ محرمانگی:

شناخته شدن به‌عنوان فردی که هیچ رازی را حفظ نمی‌کند یکی دیگر از دلایل بی‌اعتمادی به رهبران بزرگ است. به‌عنوان یک مدیر اگر مطمئن نیستید بتوانید در سازمانتان محرمانگی را حفظ کنید، قولی برای حفظ اسرار ندهید.

۳- اشتباهات خودتان را بپذیرید:

پذیرش اشتباهات و یا نقاط ضعفتان، فروتنی و مسئولیت‌پذیری شمارا نشان می‌دهد. وقتی در مقابل جمع اشتباه خودتان را می‌پذیرید اعتبار زیادی کسب می‌کنید. هیچ‌وقت دنبال کس دیگری برای اینکه خطاها را به گردن او بیندازید، نگردید. اعلام کنید که از اشتباهتان چه چیزی یاد گرفته‌اید و سپس از آن بگذرید. رهبران بزرگ این‌گونه عمل می‌کنند.

این مقاله را نیز بخوانید: ۵ راهی که رهبری ضعیف می تواند به کسب و کار شما آسیب بزند.

۴- به دنبال بازخورد باشید:

می‌دانم که گرفتن بازخورد از اینکه شما قابل‌اعتماد نیستید از کارمندانتان مثل بلعیدن یک داروی تلخ است اما اولین قدم برای هر بهبودی پذیرش است. به‌هرحال بازخورد فرصت بزرگی را برای شما به وجود می‌آورد که نقاطی که را که می‌توانید اصلاح کنید و اعتماد بیشتری ایجاد کنید شناسایی کنید. شاید این نقاط ازنظر شما مخفی مانده باشند.

۵- سهم دیگران در موفقیت را تائید کنید.

همیشه اعضای تیمتان را در مرکز توجه قرار دهید. به‌عنوان مدافع آن‌ها باشید و از ایده‌ها و موفقیت‌های آن‌ها حمایت کنید. هرگز ایده‌های کارمندانتان را سرقت نکنید و به اسم خودتان ارائه ندهید. این می‌تواند اشتباه بزرگ رهبران بزرگ باشد.

۶- کاری نکنید که از انتشار آن در خبرنامه سازمان شرمنده شوید.

به‌سادگی فکر کنید هر رفتاری که می‌خواهید انجام دهید فردا در خبرنامه سازمان منتشر می‌شود. آیا از خواندنش در خبرنامه خجالت‌زده می‌شوید؟ یک اقدام مهم به‌عنوان رهبر این است که وقتی هیچ‌کس ناظر رفتار شما نیست چه رفتاری را انتخاب می‌کنید. استانداردها و ارزش‌های اخلاقی شما باید در هر رفتار و تصمیمی شما منعکس شود.

۷- هرگز شایعه‌پراکنی نکنید.

حتی صحبت‌های تصادفی کنار آبسرد کن هم می‌تواند اشتباه برداشت شود و نظرات شما در موردش به‌راحتی از محیط کار خارج شود. هرگز پشت سر دیگران حرف نزنید. مگر اینکه حرف شما مثبت بوده باشد. عادت به کار بردن حرف‌های مثبت را در خودتان ایجاد کنید. رهبران بزرگ این گونه‌اند.

۸- اطلاعات را به اشتراک بگذارید.

مدیران معمولاً عادت دارند کارمند خودشان را در تاریکی نگه‌دارند؛ و اطلاعاتی در مورد اینکه هدف و برنامه سازمان چیست به آن‌ها ندهند. در غیاب اطلاعات مناسب، کارمندان نتیجه‌گیری خودشان را درست می‌کنند و سپس شایعات پخش می‌شوند. حدس و گمان پایه‌های اعتماد را به لرزه درمی‌آورد. اطلاعات به‌روز به افراد بدهید و دلایل تصمیمات خودتان را به آن‌ها اعلام کنید.

۹- افرادتان را بشناسید و روابط را توسعه دهید.

وقت خودتان را برای شناخت افراد و به اشتراک‌گذاری اطلاعاتی در مورد خودتان اختصاص دهید. وقتی نشان می‌دهید به علاقه‌مندی‌ها و زندگی افرادتان علاقه‌مند هستید برای خودتان احترام ایجاد می‌کنید و احترام پایه اعتماد است.

۱۰- ارزش‌های خودتان را شفاف مشخص کنید و در موردش حرف بزنید.

رهبران بزرگ در مورد ارزش‌هایشان شفاف هستند و تصمیماتشان را از طریق ارزش‌هایشان هدایت می‌کنند. با یک مجموعه روشن و استوار از ارزش‌ها و یا اصول هدایتی که رهبر در رفتار خودش نشان می‌دهد، کارمندان می‌دانند که تصمیمات رهبر از کجا نشئت می‌گیرد.

۱۱- مستقیم به هدف بزنید.

وقتی از شما سؤالی پرسیده می‌شود، کامل و مستقیم جواب دهید. نه به‌صورت ابهام‌آمیز. اگر جوابی ندارید، تقلب نکنید. به‌سادگی بگوئید جوابش را نمی‌دانید و به دیگران نشان دهید که با آن‌ها صادقانه رفتار می‌کنید. رهبران بزرگ صادق هستند.

۱۲- به کارمندان خودتان اعتماد کنید.

به‌عنوان رهبر، این مسئولیت کارمندان شما نیست که اعتماد شما رو جلب کنند. شما تصور می‌کنید که کارمندانتان قابل‌اعتماد هستند و با این تصور با آن‌ها رفتار می‌کنید. کارمندانتان بیشتر قابل‌اعتماد می‌شوند اگر شما ابتدا شروع به این رفتار بکنید.

اعتماد برای رهبران بزرگ یک دارایی ارزشمند است که به‌سختی توسعه پیدا می‌کند و متأسفانه به‌راحتی خراب می‌شود. یادتان باشد به‌عنوان مدیر و رهبر، اعمال شما تحت نظارت مستمر اعضای تیمتان قرار دارد. هرروز به اقدامات مثبت برای محکم‌تر کردن مرزهای اعتماد اقدام کنید.