مدل کوچینگ OSKAR یکی از مدلهای کوچینگ است که در سال ۲۰۰۰ و توسط Mark McKergow و Paul Z Jackson عرضه شد. آنها در کتاب خودشان «تمرکز بر راهحل، کوچینگ و تغییر را ساده میکند» به ارائه این مدل پرداختند. در این مدل بهجای پرداختن به مشکل و علت، تمرکز به راهحل، تعیین اهداف و ایجاد مسیری به سمت موفقیتهاست. در قلب این رویکرد، پیدا کردن چیزی است که کار میکند، بیشتر انجام دادن آن و توقف مواردی است که کار نمیکنند.
مدل کوچینگ OSKAR
مدل کوچینگ OSKAR که از رویکرد متمرکز بر راهحل گرفتهشده است، چارچوب قدرتمندی است که کمک میکند جلسات کوچینگ بیشتر بر راهحل متمرکز شوند تا مشکل. مدل OSKAR از پنج مرحله در مکالمههای کوچینگ استفاده میکند که عبارتاند از نتیجه Outcome، مقیاس بندی Scaling، دانستهها Know how تأیید و اقدام Affirm and Action و بررسی Review
در اینجا توضیح مختصری از مراحل مختلف این مدل بیان میشود.
این مقاله را نیز بخوانید: مدل کوچینگ GROW و ۱۳۷ سؤال مربوط به آن
نتیجه
در این اولین مرحله از مدل کوچینگ OSKAR، کوچ یک سکو ایجاد میکند که ازآنجا کوچینگ کند. در اینجا کوچ تأیید میکند که فرد تحت کوچینگ، مشتری تغییر است. بهعبارتدیگر کوچ بیان میکند که کوچینگ آنها در این نقطه در جهت کمک کردن به فرد است. همچنین در این مرحله ابتدایی مشخص میکند که:
افراد تحت کوچینگ میخواهند چه چیزی به دست بیاورند، هدفشان چیست – که میتواند کوتاه، میان، بلندمدت باشد.
هدف آنها از خود این جلسات چیست و از کجا میدانند که این جلسات برای آنها مفید است.
یا سناریوی ایده آلی که مدنظر فرد است «آینده ایده آل «چیست؟ شاید در این مرحله لازم باشد سؤالاتی پرسیده شود که به فرد در مجسم کردن و توصیف مفصل نتیجهاش کمک میکند.
- هدف این جلسه چیست؟
- هدف این کوچینگ چیست؟
- چه چیزی در بلندمدت میخواهید به دست بیاورید؟
- چگونه میدانید این کوچینگ برای شما مفید بوده است؟
مقیاس بندی
پسازاینکه فرد تصویر واضحی از نتیجهای که مطلوبش است و میخواهد به آن برسد به دست آورد، میتوان بررسی کرد که الآن نسبت به آن نتیجه مطلوب چه وضعی دارد و در کجای آن قرار دارد. تکنیک درجه و مقیاس بندی روش مناسبی است که به کمی کردن این کار کمک میکند.
- در یک مقیاس ۱ تا ۱۰ که ۱ نشاندهنده x است و ۱۰ نشاندهنده y، در کجای مسیر رسیدن به هدف هستید؟
- الآن در n قرار دارید، چهکاری لازم است انجام دهید تاکمی جلوتر بروید؟
- چطور میفهمید به عدد n+1 رسیدهاید؟
دانستهها
با توجه به نمرهای که فرد در مرحله قبل به خودش داده است باید مشخص کرد که او چه دانش، مهارت و ویژگیهایی دارد که به خود مثلاً نمره ۴ یا ۵ داده است. در این مرحله، کوچ باید نقاط قوت فرد، شامل دانش، مهارتها و ویژگیها را کشف کند و به فرد درباره وجود این نقاط قوت آگاهی دهد و در او اعتمادبهنفس ایجاد کند. نمونه سؤالاتی که ممکن است کوچ در این مرحله بپرسد در زیر آمده است.
- در حال حاضر چه دانش، مهارت و ویژگیهایی دارید که به شما کمک خواهد کرد؟
- چه زمانی کاری مشابه این کار را انجام دادهاید؟
- به نظر دیگران چه چیزی برای شما مناسبتر است و کار خواهد کرد؟
- چه چیزی به شما کمک کرده است الآن در نقطه n باشید و نه در ۰؟
- قبلاً چهکار متفاوتی برای به دست آوردن نتیجه کردهاید؟
این مرحله واقعاً مانند پیدا کردن طلا است و باید زمان زیادی صرف پیدا کردن نقاط قوت فرد شود.
تأیید و اقدام
تأیید کردن یعنی کوچ چیزی را که شنیده است تقویت و قبول کند؛ یعنی درباره برخی از نقاط قوت و تواناییهایی که فرد بیان کرده است بازخور مثبت دهد مثلاً اینکه بگوید: من بسیار تحت تأثیر دانشی که شما در این حوزه دارید قرار گرفتم یا اینکه بگوید: ازآنچه گفتید کاملاً واضح است که این راهحل برای شما مناسب است و کار خواهد کرد. اقدام یعنی کوچ به فرد کمک کند آن کارها و اقدامات کوچکی را که اتخاذ خواهد کرد مشخص کند.
- قدم بعدی چیست؟
- چهکاری را همین الآن میتوانید انجام دهید؟
- شما الآن در n هستید، برای یکقدم جلوتر چهکاری میتوان کرد؟
بررسي
آخرین مرحله از مدل کوچینگ OSKAR به بررسی میزان پیشرفت ناشی از اقدامات میپردازد و درنتیجه احتمال دارد که این مرحله در شروع جلسه بعدی کوچینگ انجام شود. در این مرحله تأکید بر بررسی نتایج مثبت است.
- چه چیزی بهتر است؟
- برای موفقیت تغییر چهکار کردید؟
- فکر میکنید بعداً چه چیزی تغییر کند؟
- چه چیزی روی این موفقیت تأثیر گذاشت؟
بنابراین میتوان بهطور خلاصه مدل OSKAR را اینگونه تعریف کرد:
نتیجه O: بیان نتیجه مورد انتظار از جلسه کوچینگ
مقیاس بندی S: درک اینکه در حال حاضر فرد تحت کوچینگ نسبت به تغییر کجاست
دانستهها K: تعیین دانش، مهارت و ویژگیهایی فرد
تأیید و اقدام A: تأیید نقاط قوت و تواناییهای فرد و مشخص کردن اقدامات آتی وی
بررسی R: بررسی میزان پیشرفت ناشی از اقدامات
مدل کوچینگ اسکار یک مدل راهحل محور است که ابزار قوی در جلسات کوچینگی که عمدتاً روی راهحل متمرکز هستند به شمار میآید. مدل اسکار میتواند در مکالمههای کوتاه نیز استفاده شود و این تفاوتش با دیگر مدلهاست. مدل اسکار میتواند برای مدیران پرمشغلهای که وقت جلسات طولانی را ندارند یک مزیت خاص باشد.
همانطور که ارائه مطلب در بالا شده است مدل اسکار برای مدیران پر مشغله کاربرد فراوان دارد و بیشتراز سئوالهای بسته استفاده میکند و روش خوبی برای راه حل دادن به فرد در کوچینگ است.