توانمندسازی کارمندان در مورد ایجاد فضا و دادن آزادی به کارمندتان است تا به روش خودش به اهداف سازمانی برسد. تا چه اندازه می‌توانید محیطی را ایجاد کنید که کارمند شما بتواند خطا کند و از اشتباهاتش درس بگیرد؟

در اینجا نکاتی برای توانمندسازی کارمندان ذکرشده است:

 

کلیدهای توانمندسازی کارمندان

دادن مسئولیت: آیا تاکنون بابت شکست در کاری سرزنش شده‌اید درصورتی‌که از اول نمی‌دانستید مسئولیت این کار با شماست؟ وقتی کارمند شما نداند چه مسئولیتی دارد نتیجه‌اش سردرگمی و تلاش‌های هدررفته است. تفویض اختیار و دادن مسئولیت یکی از مهم‌ترین نکات در توانمندسازی کارمندان است.

 

دادن اختیار: بدون اختیار دادن، کارمند شما توانایی انجام کاری که باید انجام دهد را ندارد. یکی از شکایت‌های رایج محیط‌های کسب‌وکار این است: به من مسئولیت داده‌شده است ولی من هیچ قدرتی ندارم. در چنین موقعیتی کارمند اغلب با استرس روبه‌رو می‌شود و میل به انجام آن کار و استفاده از استعدادش را از دست می‌دهد. بدون دادن قدرت و اختیار چطور می‌خواهید محیط را برای توانمندسازی کارمندان فراهم کنید؟

 

استانداردها: مطمئن شوید که قوانین و استانداردهای درستی دارید. استانداردهای ضعیف منابع ارزشمند سازمان را هدر می‌دهد و تأثیر منفی بر روی روحیه و بهره‌وری کارمندان دارد. استانداردهای غیرواقعی باعث ایجاد استرس می‌شود و یک ارزیابی درست از دستاوردها را دچار اختلال می‌کنند.

اطلاعات: حتی در همین عصر اطلاعات هم گرفتن اخبار و اطلاعات درست یک چالش اساسی است. چطور میزان درست اطلاعات، در زمان درست به کارمند درست برسد. از این راهنمایی‌ها استفاده کنید تا بتوانید اطلاعات درست را به کارمندتان منتقل کنید:

• آیا کارمند ظرفیت دانستن و استفاده از این اطلاعات را دارد؟
• آیا اطلاعات به نحوی هستند که کارمند آن‌ها را درک کند و به‌سرعت از آن‌ها استفاده کند؟
• آیا اطلاعات به شغل کارمند ربطی دارد؟
• آیا اطلاعات باعث انگیزه بخشی کارمند برای حرکت به سمت اهدافش می‌شود؟
• آیا این اطلاعات باعث می‌شوند کارمند در کارش بهتر عمل کند؟

 

تائید اعتبار: راه‌های زیادی وجود دارد که کاری که کارمندان انجام داده‌اند را تائید اعتبار کرد و به توانمندسازی کارمندان کمک کرد. ولی باید مطمئن شوید پیامی که منتقل می‌کنید برای شما و کارمند یک معنی را دارد.این سؤالات به شما کمک می‌کنند:

• آیا این کار هم کاری که انجام‌شده و هم خود کارمند را مورد تائید قرار می‌دهد؟
• آیا این کار حس اعتمادبه‌نفس کارمند را تقویت می‌کند؟
• آیا این تائید اعتبار از قدردانی صادقانه برخوردار است؟
• آیا این پیام به‌طور کامل موفقیت کارمند را تائید می‌کند؟
• چطور این تائید اعتبار از طرف همکارانش درک می‌شود؟ آیا این کار به‌طور مساوی با دیگران هم قبلاً انجام‌شده است؟
• آیا این شکل از تائید اعتبار مناسب موفقیتی که کارمند کسب کرده است هست؟

 

مقاله ۶ استراتژی برای حل تضاد در محیط کار را نیز بخوانید.

 

 

اعتماد: اعتماد برای یک ارتباط سالم در محیط کسب‌وکار ضروری است. وقتی کارمندان احساس اعتماد داشتن می‌کنند، آن‌ها آزادانه همه تلاششان را برای پیشبرد اهداف می‌کنند به‌جای اینکه نگران این باشند که چطور رفتار و عملشان مورد قضاوت قرار می‌گیرد.

گاهی اوقات کارمند باید از زبان دیگران بشنود که به وی اعتماد دارند تا اعتماد کردن را یاد بگیرد. مثلاً مدیر می‌تواند بگوید : “همه‌چیز خوب پیش می‌رود. من به تو اعتماد دارد و می‌دانم می‌توانی انجامش دهی.” این جملات قدرت ریسک کردن و جلو رفتن را به کارمند می‌دهد.

شکست: درحالی‌که هیچ‌کس کارمندش را تشویق نمی‌کند تا از اشتباه خود درس بگیرد و بیاموزد، یک کوچ و یک مدیر خوب، وی را تشویق می‌کند تا خطایش را به‌عنوان یک تجربه ببیند و از آن یاد بگیرد و نه اینکه آن را به‌عنوان موقعیتی منفی در رزومه خود شناسایی کند. در اینجا سؤالاتی آورده شده است که به شما کمک کند تشخیص دهید چه زمانی می‌توانید به کارمند اجازه اشتباه کردن را بدهید:

• هزینه بالقوه این اشتباه برای کسب‌وکار چیست؟
• هزینه احتمالی این اشتباه چیست؟
• هزینه بالقوه این اشتباه برای من به‌عنوان مدیر چیست؟