تفاوت کوچینگ و منتورینگ ؛ چرا هم به کوچینگ نیاز داریم هم به منتورینگ
بهعنوان کوچهای سازمانی، زیاد از ما پرسیده میشود که تفاوت کوچینگ و منتورینگ چیست و یک کوچ و منتور چهکار متفاوتی انجام میدهند؟ آیا منظور هر دو یکی است؟ تفاوتهای مشخصی برای کوچینگ و منتورینگ وجود دارد و ما به هردوی آنها نیاز داریم.
تفاوت کوچینگ و منتورینگ:
منتورینگ
منتورینگ رابطهای است که در آن منتور، کسی که میداند و یا تجربهاش را دارد، منابع درونی، دانش، اطلاعات، تجربه، اعتماد، بینش و دیدگاه درونیاش را به شاگرد (منتی) در یکزمان و موقعیت مناسب انتقال میدهد؛ بنابراین رشد و توانمندسازی را تسهیل میکند.
سه نکته بزرگ در این تعریف وجود دارد:
۱- منتور دانش و تجربهای دارد که منتی یا شاگرد آن را نیاز دارد و به دنبال آن است.
۲- منتور دانش و تجربهاش را به شاگرد انتقال میدهد.
۳- هدف رشد و توانمندسازی شاگرد است.
چالشهایی که رابطه منتورینگ دارد:
۱- منتور بیشازاندازه به تجربیات خودش بچسبد و توانمندسازی شاگرد را فراموش کند.
۲- منتور جواب مناسبی نداشته باشد اما برای کمک کردن بههرحال یک جوابی بدهد.
۳- تجربه منتور و راهنماییاش با نیاز شاگرد مطابقت نداشته باشد.
۴- شخصیت شاگرد و استعدادهای درونیاش وی را نیازمند رویکرد متفاوتی نسبت به منتور کند.
کوچینگ
کوچینگ یک مکالمه غیرمستقیم است که در آن کوچ (مربی)، مراجع را برمیانگیزد تا خلاقیتش را آشکار کند و مراجع را توانمند کند تا به راهحل درونی برای مشکل یا هدف خودش برسد.
سه نکته مهم در این تعریف وجود دارد که کمک میکند کوچینگ را با منتورینگ مقایسه کنیم:
۱- کوچینگ غیرمستقیم است، این یعنی کوچها تجربیات خود را به اشتراک نمیگذارند یا راهنمای نمیکنند.
۲- کوچها مراجع را برمیانگیزند، آنها این کار را با شنیدن فعالانه و پرسیدن سؤالات قدرتمند انجام میدهند.
۳- راهحلها از خلاقیت و برانگیختگی مراجع میآیند نه از حرفهای کوچ.
چالشهای کوچینگ:
۱- ممکن است کوچ تجربهای داشته باشد که مراجع بخواهد از این تجربه استفاده کند.
۲- کوچ مهارت مناسب در برانگیختگی درونی مراجع را نداشته باشد.
۳- مراجع انتظار راهنمایی و مشاوره را داشته باشد بهجای اینکه خودش راهحل را خلق کند.
با وجود تفاوت کوچینگ و منتورینگ کوچها و منتورها از تکنیکهای مشابهی استفاده میکنند.
واقعیت این است که منتورها بعضیاوقات گوش میدهند و سؤال قوی میپرسند و کوچها نیز گاهی اوقات راهنمایی میکنند. در عمل، علاوه بر تفاوت کوچینگ و منتورینگ، همپوشانی بزرگی بین این دو رویکرد رهبری وجود دارد، اما آنها روشهای متمایزی برای کمک به مردم هستند.
چه موقع از کوچینگ استفاده کنیم؟
• وقتی جواب مناسبی ندارید و گاهی اوقات حتی وقتی جواب مناسبی دارید.
• وقتی مراجع نیاز دارد خلق راهحلهای درونی را یاد بگیرد.
• وقتی مراجع در مورد موضوع موردنظر تجربه زیادی دارد.
چه موقع از منتورینگ استفاده کنیم؟
• وقتی تجربهای دارید که بهخوبی با احتیاجات شاگرد همخوانی دارد.
• وقتی شاگرد احتیاج دارد دری را باز کند که شما کلید آن رادارید.
• وقتی شاگرد نیاز به یک مدل و ایده دارد تا آن را با مدل خودش تطبیق دهد و نه اینکه بهسادگی مدل شمارا کپی کند.
ما به هردوی رویکردهای کوچینگ و منتورینگ نیاز داریم. دانستن تفاوت کوچینگ و منتورینگ و قادر بودن به اینکه هرکدام را انجام دهیم، قدرت رهبری و مدیریت شمارا گسترش میدهد تا بتوانید به دیگران در موقعیتهای مختلف و طبق نیازهای آنها کمک کنید.
ثبت ديدگاه